آیلینآیلین، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

یکی یه دونه ی مامان وبابا

مریض شدن آیلین کوچولو

سلام گلم .راستش نورورز اصلا به ما خوش نگذشت چون هم تو هم من هم بابایی مرض بودیم و همش خونه مامان بزرگت افتاده بودیم تو ایام عید هم که اصلا متخصص گیر نمیومد 4 بار بردیمت دکتر عمومی اما  افاقه نکرد و حالت روز به روز دتر میشد در واقع سرما خورده بودی ههمون سرما خوردیم  تا بالاخره  ایام عید تمام شد و برگشتیم خونه و بردمت متخصص که خانم دکتر تا دیدت گفت حالت خیلی بده و  باید بستری شی اا دو روز فرصت داد و یه مشت دارو که قرار شد اگه تو این دوروز بهتر نشدی بستری شی خدا میدونه که چقدر ناراحت شدم طاقت سوزن سوزن شدنت توی بیمارستان و نداشتم خدا رو شکر با خوردن داروهات فرداش حالت بهتر شد و الان که یک هفته میگذره خوب شدی .خلاصه ما عیدی ن...
24 فروردين 1393

اولین عید نورورز (8ماه و15)

الهی قربونت برم شب سال نو همه جمع شدیم خونه خاله فریبا  و تو اولین عید سال نو رو جشن گرفتی خیلی خوش گذشت خدا رو شاکرم بابت این هدیه ی قشنگ و دوست داشتنیی .عزیز دل مادر حالا دیگه قشنگ چهار دست وپا میری د دستتو به لبه مبل و میز تلویزیون صندلی و...میگیری و بلند میشی وایمیسی و چه زیاد که محکم خوردی زمین و گریه کردی و من بغلت کردم و تو دوباره اروم شدی انگار نه انگار روز از نو روزی از نو دوباری پا شدی وایسادی.ید گرفتی با دستت میزنی تو سر بقیه و میگی ا ا ا ا .وقتی میگم الو کن با بابایی حرف بزن سریع دستتو میبری میذاری رو گوشت مثلا داری الو میکنی.دستتو میذاری رو دهنتو صدا در میاری گاهی با لبت بازی میکنی.میایی تو اشپزخونه اما دیگه نمیتونی بری بیر...
4 فروردين 1393
1